دیکشنری
داستان آبیدیک
four footed
fɔɹ fʊtɪd
فارسی
1
عمومی
::
چهارپا
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FOUNT
FOUNTAIN
FOUNTAIN HEAD
FOUNTAIN OF YOUTH, THE
FOUNTAIN PEN
FOUNTAINHEAD
FOUR
FOUR BIG
FOUR CENTER TWO ELECTRON BOND
FOUR COLUMN
FOUR CORNERED
FOUR CORNERS RULE
FOUR COURSE
FOUR CYCLE
FOUR DIMENSIONAL
FOUR FOOTED
FOUR HANDED
FOUR IN HAND
FOUR LEAF STAGE
FOUR LETTER WORD
FOUR O'CLOCK
FOUR POSTER
FOUR QUARTER TRAILING MOVING AVERAGES
FOUR SHEETS IN THE WIND
FOUR TO NIL
FOUR WAY
FOUR WHEEL
FOUR WHEELED
FOUR WHEELER
FOUR WIRE CIRCUIT
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید